این هنرمند پیشکسوت پس از سالها حضور در تئاتر به سینما و پس از آن به تلویزیون آمده و نقشهای ماندگاری را ایفا کرده است. از جمله این نقشها میتوان به نقش استاد کمال الملک و رضا خوشنویس در سریال هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی اشاره کرد. البته او پس از گذشت 30 سال بخشهایی از زندگی این استاد را در سریال تبریز مه آلود به کارگردانی محمدرضا ورزی نیز ایفا کرد. از جمله نقشهایی که مشایخی اخیرا ایفا کرده، خان بهادر در سریال ستایش بوده و عبور تاریخی او از سریالهای مختلف بهانه گفتوگویی بوده که در ادامه میخوانید.
- شما در سریال صاحبقران به کارگردانی زنده یاد علی حاتمی، برای نخستین بار نقش ناصرالدینشاه را بازی کردید. برای ایفای این نقش در آن زمان چه مواردی مدنظرتان بود؟
من در سال 52 به همراه آقای حاتمی 6 داستان حضرت مولانا را به نویسندگی خودش کار میکردیم و بعد از آن در سال 53 سریال صاحبقران را آغاز کرد. من در آن زمان از علی چندین جلد کتاب گرفتم که درباره دوره قاجاریه، زندگی ناصرالدین شاه و خاطرات اعتمادالسلطنه بود که به من در ایفای این نقش خیلی کمک کرد. مسئله مهم برای من این بود که این شخصیت را بهخوبی بشناسم و آن را پیاده کنم. این کتابها خیلی به من کمک کرد ضمن اینکه ما صحبتهای بسیاری برای بازی بهتر با هم داشتیم. البته این مورد را ما از تئاتر یاد گرفتیم. در تئاتر نیز یک نمایشنامه به بازیگران میدهند و آنها پس از خواندن، یک روز با کارگردان قرار میگذارند و اقدام به روخوانی میکنند و بعد از آن تازه مینشینند و درباره شخصیتها با هم به بحث و گفتوگو مینشینند و در این بحثها بچهها شخصیت را میشناسند و در خلوت و تنهایی خود روی آن کار میکنند.
- خیلی از فیلمهایی که امروز ساخته میشوند، دارای چنین تفکری نیستند و بازیگر به این اندازه وقت صرف شناخت شخصیت نمیکند؟
قدیمها این طور بود؛ مثلا در فیلم گاو که ما با آقای مهرجویی در سال 48 کار کردیم، همین جور بود. مثل تئاتر روی فیلمنامه و شخصیتها کار میکردیم و حدود یک ماه پیش از شروع فیلمبرداری برایش وقت گذاشتیم. خشت و آینه نیز از این جمله است که با آقای کشاورز و آقای فرید یک سکانس 10دقیقهای را شاید ما حدود 30 جلسه کار کردیم تا از آن بازی غلو شده تئاتری بیرون بیاییم و یک بازی زیرپوستی ارائه دهیم. کارهای اینچنینی انجام میدادیم و این قدر توجه کارگردان بالا بود تا یک اثر هنری خوب ساخته شود. چون کار برای مردم است، وقتی شما مردم را کوچک ببینید، روی کار وقت نمیگذارید و فقط یک کار معمولی دست پایین میسازید. ولی اینطور نیست، مردم خیلی بزرگند. بنده که کار هنری میکنم کوچک هستم. من باید بدانم برای چه کسی کار میکنم؛ احترام گذاشتن به مردم این است. من اعتقاد دارم که اول باید عاشق خدا باشی، دوم عاشق ایران باشی، سوم عاشق ملت ایران باشی و چهارم اینکه دانش آن حرفه را داشته باشی.
- واکنش مردم در برابر این سریال چگونه بود؟
خیلی خوب بود. بهخصوص افرادی که اهل تاریخ بودند و در این زمینه شناخت داشتند، خیلی از سریال خوششان آمده بود و ما با برخی از آنها به بحث و گفتوگو مینشستیم. برای اینکه ما میترسیدیم. آن زمان مثل الان نبود که همه چیز راحت گرفته شود. من برای اینکه نقش ناصرالدین شاه را بازی کنم وحشت داشتم. حتی قبلش به خاطر اینکه میخواستم این نقش را بازی کنم مریض شده بودم. همچنین زمانی که میخواستم نقش استاد کمالالملک را بازی کنم. شاگردان ایشان که همه استاد بودند و وقتی برای دیدنشان رفتم، 2نوه داشتند که خانم بودند و با آنها هم صحبت کردیم ولی باز هم میترسیدم این نقش را بازی کنم. میخواهم بگویم که وقتی از یک نقش بترسید، مجبور میشوید بهدنبالش بروید و مطالعه کنید. آن وقت چیزی از آن به دست میآید.
- برای نقش کمال الملک چقدر وقت گذاشتید؟
ما یکسال برای این نقش وقت گذاشتیم. آقای حاتمی یک سال وقت صرف نوشتن فیلمنامه آن کرد.
دایره تحقیقاتی خود شما کجا بود؟
دفتر خود علی بود.کتابخانه مجلس هم زیاد میرفتیم که اگر مطلبی درباره استاد کمال الملک یافتیم، مطالعه کنیم و تمام مطالب را میگرفتیم و میخواندیم. به دیدار شاگردانشان هم رفتیم. حتی رفتیم روبهروی وزارت فرهنگ و هنر آن زمان. آنجا پیرمردی سنگ تراش بود که بالای 90 سال سن داشت. ایشان استاد را دیده بود و درباره خصوصیات اخلاقیش با ما صحبت کرد. میگفت کمال الملک بسیار مردمی بود و عاشقانه مردم را دوست داشت. این موارد بسیار مهم است؛ غیراز هنر ایشان که همه میدانند در چه مرحله بالایی قرار دارد اما اخلاق و منش ایشان نیز بسیار زبانزد بود.
- شما پس از 30 سال دوباره در سریال تبریز در مه نقش استاد کمال الملک را ایفا کردید. این بار چقدر دوباره مطالعه کردید؟
بعد از آن من استاد صدیقی را که مجسمهساز و از شاگردان استاد است زیارت کردم، بعد هم استاد صنعتی را دیدم. ایشان زمانی که استاد به تبعید رفته بودند، به دیدارشان رفتند و از فضایل اخلاقی کمال الملک برای من بسیار گفتند. این موارد بسیار کمککننده بود.
- فضای سریالسازی از آن زمانها تا امروز چقدر تفاوت کرده است؟
در آن زمان آدم بزرگی مثل علی حاتمی میآید و سریال هزاردستان را میسازد ولی امروز فردی که دانش آنچنانی ندارد و با پارتی بازی آمده، یا کارگردانی میکند، یا نویسندگی یا بازی میکند. همه کار روی رابطه است.
- این موارد به سینما و تلویزیون ما لطمه نمیزند؟
لطمه خورده است. شما چند فیلم در سال روی اکران میبینید که به درد بخور و تاثیرگذار است؟
- یعنی پایه همه این مشکلات عدمدانش و تخصص کافی است؟
شما وقتی یک تئاتر را اجرا میکنید، 3ماه قبلتر روی آن وقت گذاشتهاید و تمرین کردهاید. شبی که روی صحنه میروید، همه متن را از ترس فراموش میکنید. در آثار سینمایی و تلویزیونی هم وقتی دوربین را میگذارد و میگوید صدا، دوربین، حرکت، دوربین که میگوید، برای من و امثال من که کار تئاتر انجام دادهایم، دوربین فقط دوربین نیست بلکه چشم میلیونها نفر است و همان ترس را دارد. اما خیلیها نمیترسند و دوربین را مانند دوربین مجالس عروسی فرض میکنند.
- یعنی شما پس از این همه کار و فعالیت همچنان آن ترس و واهمه روی صحنه رفتن را دارید؟
بله و هر لحظه نیز بیشتر میشود. چون مردم بیشتر آدم را میشناسند و توقعشان از تو بالاتر میرود. آن هم بعد از این همه سال سابقه. میگویند آمدی این فیلم آشغال را بازی کردی؟ هر هنرپیشهای برای دوام و بقای خود به تجربهاندوزی و مطالعه نیاز دارد.